پربازدیدترین فیلمهای نتفلیکس
پیدا کردن بهترین فیلمهای نتفلیکس سخت است، اما بهنظر نمیرسد به این زودیها فیلمهای عالی را تمام کنیم. گزینه های زیادی برای انتخاب وجود دارد، چه به دنبال بهترین فیلم های اکشن، بهترین فیلم های ترسناک، بهترین کمدی ها یا بهترین فیلم های کلاسیک در نتفلیکس باشید. ما فهرست را برای سال 2022 بهروزرسانی کردهایم تا فیلمهای فوقالعادهای را که باقی ماندهاند حذف کنیم و در عین حال برتریهای کمتر دیدهشده را برجسته کنیم.بهجای صرف وقت خود برای جستجو در دستهها، تلاش برای ردیابی فیلم عالی برای تماشا، ما تمام تلاش خود را کردهایم تا با بهروزرسانی بهترین فیلمهایمان برای تماشای هر هفته در فهرست نتفلیکس، با افزودنیهای جدید و نادیده گرفته شده، کار را برای شما در Paste آسان کنیم.
Zoolander
- سال: 2001
- کارگردان: بن استیلر
- ستارگان: بن استیلر، اوون ویلسون، ویل فارل، کریستین تیلور
- امتیاز: PG-13
- مدت زمان: 89 دقیقه
Zoolander در سال 2001 یک کمدی برجسته بود، به لطف شیمی فوق العاده بین بن استیلر و اوون ویلسون به عنوان یک جفت مدل مرد. هانسل از ویلسون بیشتر از رقابتش با Zoolander از بن استیلر به این موضوع اهمیت می دهد که از چه چیزی ساخته شده است و استینگ را بت می کند (نه به خاطر موسیقی او، بلکه به خاطر این واقعیت که او این کار را انجام می دهد). در نهایت، این دو سوپرمدل باید با هم همکاری کنند تا موگاتو (ویل فرل) را پس از شستشوی مغزی زولندر با آهنگ فرانکی به هالیوود «آرامش» بکشند، تلاش کنند تا او را از بین ببرند.
Ma Rainey’s Black Bottom
- سال: 2020
- کارگردان: جورج سی ولف
- ستارگان: ویولا دیویس، چادویک بوزمن، گلین تورمن، کولمن دومینگو، مایکل پاتس
- ژانر: درام
- رتبه: R
با واقعیت، نقش آخر چادویک بوزمن در “ما رینی’s Black Bottom” درست است. حضور این بازیگر مرحوم در فیلمی از نتفلیکس، اثری که اقتباس آگوست ویلسون از نمایشنامهی معروف جورج سی. ولف و نوشتهی روبن سانتیاگو هادسون است، بخشهایی از بازیگری متعادل، مداحیهای خشمگین و مرثیهای جامع را در یک تنش دهه ۲۰ جلوه میدهد. جلسه ضبط در شیکاگو، داستانی پر از جنبههای مختلف جاهطلبی و نقاط پایانی نهایی است که دور یک شخصیت مهم، ما رینی (نقش اصلی اثر با بازی ویولا دیویس) گردش میکند. او یک اسطورهی بلوز در اوج حضور خود است که در نهایت مورد تشویق قرار میگیرد (حداقل در برخی نقاط) و آماده بهرهبرداری توسط مردان سفیدپوست است. به نظر میرسد انگار به آنها اجازه داده شده است. او به راحتی برای ضبط یک آلبوم تأخیر میکند و دیگران را مجبور به انتظار میگذارد تا به سبک واقعی ویلسون شلیک کنند – در حالی که هادسون با جوهر کار ویلسون هماهنگی میکند. اجرای وحشیانهی دیویس، که با آرایش ترکیبی از بهمن و عرق درخشان او قدرتمندتر شده، صحنه را کاملاً کنترل میکند. او با کراواتهای خود باز و بادبزنهایی که میچرخند، به فیلم حرارت و گرانش مورد نظرش را میدهد تا بوزمن و سایر اعضای گروهش بتوانند مانند کرمهای شبتابی که در گرمای تابستان حرکت میکنند، زیپ شوند. بوزمن با غمی غمگین هدیهای را برای ما به جا میگذارد: او در آتش است. با لاغری و قرار گیری دوربین و لوازم جانبی که بر اندامهای پرشور او تأکید میکند (دلیلی وجود دارد که او از فلوگل هورن و چمباتمهخورده استفاده میکند، یک جزء اصلی جاز که اتفاقاً از نظر بصری بهتر عمل میکند)، لیوی علیرغم حرفهای زیاد، نقشی بسیار فیزیکی دارد: همه چیز در مورد او است. جلب توجه، گاهی با معنای واقعی کلمه به آن رقصیدن، با هر اونس شرم ناشی از انرژی مضطرب. به نظر میرسد که در طول یک مونولوگ تقریباً پنج دقیقهای، با طناب بلند، پر از پیچ و خم و تنش، لیوی احساس میکند که پنجرهی رویای او در حال بسته شدن است: زمان در حال پایان است. “ما رینی’s Black Bottom” بیشتر از اجرای بوزمن است، مطمئناً دیویس و دومینگو کولمن اشکهای خوشمزهای از خودشان میریزند و سخنان ویلسون همچنان به شدت بالاست. اما مالکیت بوزمن بر فیلم، یک عکس فوری از پتانسیل و میل شایستهی اسکار، به تراژدی دوستداشتنی و گستردهای چیزی خاص برای آواز خواندن میدهد.
دست خدا
- سال: 2021
- کارگردان: پائولو سورنتینو
- ستارگان: فیلیپو اسکاتی، تونی سرویلو، ترزا ساپوانجلو، مارلون ژوبرت، لوئیزا رانیری، رناتو کارپنتیری، ماسیمیلیانو گالو، بتی پدراتزی، بیاجیو مانا، چیرو کاپانو
- رتبه: R
- مدت زمان: 130 دقیقه
پائولو سورنتینو، با اثر جدید خود به نام “دست خدا”، به پایانی الهی میرسد و هر لحظه را در میان گامهای ناامیدی بیپایان زندگی تجربه میکند. این تجربه انسانیت را به طرزی وحشتناک نشان میدهد؛ زیرا همه چیز به نظر یک شکست میآید. وقایع زشت واقعیت یک زندگی ناهماهنگ را تنها 45 دقیقه پس از پایان فیلم بیان میکند: “این دنیای مزخرف چیزی است.” وقتی که به خانه برمیگردی، شوهرت در زندان است.” این احساس فروپاشی را به وجود میآورد. این دیالوگ به سبک منحصر به فرد سورنتینو از طریق شخصیتهایش است، و ناامیدیها درباره تأثیر تعمیم داستان “دست خدا” در الگوی داستانیاش را منتقل میکند: داستان در دهه 1980 در ناپل اتفاق میافتد، جایی که رسیدگی به ثروتمندان و روند خستهکنندهای که شامل آمدن و رفتن افراد بیبضاعت است، اتفاق میافتد. خانوادهی شیسا، شامل پدر ساوریو و مادر ماریا و پسرانشان، بزرگترین مارکینو و کوچکترین فابیتو، سورنتینو فیلم را با کمترین شکوفایی سوررئالیستی نسبت به آثار اخیرش ساخته است.
در کنار این تصاویر، “دست خدا” به طور کاملاً عادی است. این عادی بودن ممکن است هرگونه شخصیتی، چه اصولی و چه حامی، را راضی نکند، اما در جریان زندگی روزمره ایتالیاییها، “دست خدا” به فراوانی معنا، زیبایی، و کمدی پیدا میشود. داستان ابتدا خندهدار است (با وجود آغاز با صحنهای از خشونت خانگی)، اما با پیشرفت فیلم، به یک تمرین سوگواری تبدیل میشود. فابیتو، با هوادار شدن بر سر کاپوانو و درگیر شدن با آرماندو، ذهن خود را از یک تراژدی ویرانکننده دور میکند. “دست خدا” به نوعی سلاح مخفی است؛ یک قاچاقچی سیگار که با وفاداری به هر کسی که “دوست” خوانده میشود، تنها رد میشود. این فیلم ادامه ندادن را بیش از پیش نشان میدهد، زیرا “دست خدا” سعی نمیکند فابیتو را برای ادامه دادن هدایت کند؛ بلکه با هدایت فابیتو، زمان را میگیرد، آن را تماشا میکند و زندگی را با وضوحی به تصویر میکشد که حتی بهترین تلاشهای سورنتینو هم ممکن است کاملاً آشکار نباشند.