سرگرمی

11 فیلمی که حداقل یک بار در زندگی باید تماشا کنید

پاپ‌کورن آماده شده است، شلوار گرمکن به تن دارید و شب صدفی است. چالش بعدی شما: تعیین کدام فیلم بی‌نظیر در دسترس شما، همان فیلمی است که امشب قصد دارید تماشا کنید. بدون توجه به ژانر – عاشقانه، درام، کمدی و غیره – انواع فیلم‌های کلاسیکی برای سرگرمی شما وجود دارد. اما اگر چیزی که دو سال گذشته در خانه‌های ما تجربه شده است، ما را یاد چیزی داده باشد، آن این است که هیچ چیز بهتر از یک فیلم نیست که ما را به دورانی دور از واقعیت کند. این فیلم‌ها که باید تماشا کنید، مدرن و کلاسیک هستند، بهترین از بهترین‌ها، آثاری که میلیون‌ها نفر ممکن است حسادت کنند که برای اولین بار تماشا می‌کنید. برخی از آنها ممکن است از محدوده راحتی شما خارج باشند و برخی از آنها زوجی متفاوت از فرهنگ‌ها و محیط‌ها را به شما معرفی می‌کنند. این فهرست ممکن است طولانی باشد، اما همیشگی است.

  • زن جوان امیدوار (2020)

(Promising Young Woman)، یک فیلم آمریکایی در ژانر درام و هیجان‌انگیز است که در سال 2020 توسط نویسنده و کارگردان بری فاندیلی ساخته شده است. این فیلم، با بازی کری فوشر در نقش اصلی، در مرکز یک داستان پیچیده و قدرتمند درباره عدالت، انتقام و انسانیت قرار دارد.

داستان فیلم حول محور یک زن جوان به نام کسی (کری فوشر) است که پس از یک رویداد تلخ در گذشته، تصمیم می‌گیرد به دنبال انتقام از مردانی بگردد که به نظر می‌رسد در زندگی‌اش تخریب‌کننده بوده‌اند. او به صورت ماسک‌دار و در لباس‌های جذاب، در شب‌هایی که به نظر می‌رسد خطرناک هستند، به دنبال مردانی می‌گردد که در اولین نگاه ممکن است به نظر می‌رسد دوستانه هستند، اما در واقع، از قدرت و آسیب‌رسانی به زنان استفاده می‌کنند.

این فیلم به طور عمیق به مسائلی از قبیل فرهنگ تجاوز، عدالت، و تأثیرات روانی انتقام می‌پردازد. با ترکیب المان‌های درام و هیجانی، «دختر جوانی ناامید‌کننده» به طور همزمان مفهومی عمیق و سبکی سرگرم‌کننده را ارائه می‌دهد.

این فیلم دریافت نامزدی‌ها و جوایز مختلفی بوده است، از جمله نامزدی برای جایزه اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگری اصلی برای کری فوشر. همچنین، او به عنوان بهترین بازیگری اصلی در مراسم جوایز گلدن گلوب نیز نامزد شد.

«دختر جوانی ناامید‌کننده» با روایت قوی و شگفت‌آور، تمایلات و انتظارات تماشاگران را به چالش می‌کشد و به عنوان یکی از فیلم‌های برجسته و تأثیرگذار سال‌های اخیر شناخته می‌شود.

  • Butch Cassidy and the Sundance Kid (1969)

رابرت ردفورد! پل نیومن! بازی موهای صورت واقعا قوی! چه چیزی می تواند اشتباه باشد؟ خب، در واقع، یک سرقت قطار اشتباه می‌شود و بوچ کسیدی (نیومن) و ساندنس کید (ردفورد) را که می‌خواهند روستایی وایومینگ را به مقصد بولیوی ترک کنند، از یک موقعیت خطرناک فراری می‌دهند. این یک فیلم وسترن است که نمی توانید آن را از دست بدهید.

  • راکی (1976)

این داستان کلاسیک ضعیف است که سیلوستر استالونه را به یک نام آشنا تبدیل کرد. این فیلم درباره بوکسور راکی ​​بالبوآ است که در راه مبارزه با قهرمان سنگین وزن آپولو کرید در مسابقه‌ای که «کسی در مقابل هیچ‌کس» تلقی می‌شود. این فیلم به نویسندگی استالونه در سال 1977 برنده بهترین فیلم در اسکار شد.

  • آرواره ها (1975)

وقتی استیون اسپیلبرگ این فیلم را ساخت، مطمئن نیستم که می‌دانست این فیلم به چهره تبلیغات ضد کوسه تبدیل می‌شود و باعث می‌شود یک نسل کامل از رفتن به آب بترسند. صرف نظر از این، این فیلم در مورد یک کلانتر، زیست شناس دریایی و ماهیگیر در حال شکار کوسه ای است که شهر ساحلی آنها را وحشت زده می کند، باید ببینید.

  • فهرست شیندلر (1994)

فیلمی در مورد هولوکاست تقریباً مطمئناً تحسین برانگیز است، اما تحت هدایت متخصص استفان اسپیلبرگ، این فیلم با محدودیت خود شگفت زده می شود. این عمدی است – غم و اندوه و نمادگرایی در طول فیلم ایجاد می شود تا شما درک کاملی از آنچه اتفاق افتاده است، چه کسی آن را انجام داده است، و چرا اینقدر اهمیت دارد. این فیلم سیاه و سفید است، با کوچکترین پاپ رنگی برای ارائه لحظه ای امید و سپس (به طرز ویرانگر) تمام دلشکستگی ممکن در یک تصویر فراموش نشدنی.

  • درخشش (1980)

جک نیکلسون چند بار در این لیست قرار دارد، اما این احتمالا شناخته شده ترین نقش اوست. خانواده تورنس – شوهر جک، همسر وندی و پسرش دنی – در طول زمستان در هتل Overlook اقامت دارند. سپس، هتل با شری وحشتناک شروع به زنده شدن می کند. استفن کینگ از این اقتباس متنفر بود، زیرا استنلی کوبریک تمام همدلی پدرسالار را از بین می برد (نیکلسون، دیوانه بازی می کند که انگار برای انجام این کار به دنیا آمده است). اما این داستان را قوی تر می کند. با نگاهی به لنز امروزی، این همچنین نگاهی ترسناک به اثرات خشونت خانگی است.

  • نابودی (2018)

ناتالی پورتمن که بر اساس کتابی به همین نام بسیار بسیار ضعیف است، دانشمندی است که به دنبال شوهرش می‌رود. او وارد منطقه X می‌شود، منظره‌ای جهش‌یافته و بی‌نظیر که از زمانی که شهاب‌سنگ به آن برخورد کرده، در حال گسترش است. و همه چیز عجیب تر و ترسناک تر می شود. این را الکس گارلند کارگردانی کرده است، همان مردی که Ex Machina (یک ساعت جذاب و عجیب دیگر) را بازی کرد. صادقانه بگویم، او در حال تبدیل شدن به کارگردان بزرگ علمی تخیلی بعدی است، و این آن را ثابت می کند.

  • مونتی پایتون و جام مقدس (1975)

پس از تماشای این کمدی بیهوده بریتانیایی که در زمان شاه آرتور و میز گرد افسانه ای می گذرد، هرگز به نارگیل فکر نمی کنید. خداوند گروهی از شوالیه ها را برای یافتن جام مقدس می فرستد، جایی که آنها در طول راه با چندین مانع مزخرف روبرو می شوند.

  • زندگی زیباست (1997)

در حالی که این فیلم ایتالیایی درباره وحشت هولوکاست است، لحظات کمیک زیادی نیز دارد – و کار می کند. روبرتو بنینی در نقش مرد خانواده ای که به عنوان یک یهودی با خانواده اش به اردوگاه کار اجباری در شمال ایتالیا فرستاده می شود، اجرای نفس گیر ارائه می دهد، اما از قدرت تخیل خود برای متقاعد کردن پسر خردسالش استفاده می کند که همه چیز یک بازی است.

  • انجمن شاعران مرده (1989)

داستان این فیلم در یک مدرسه خصوصی نیوانگلند در سال 1959 اتفاق می‌افتد، این فیلم یک معلم انگلیسی با بازی رابین ویلیامز و رابطه او با دانش‌آموزانش را به تصویر می‌کشد که به آنها می‌آموزد کمی بیشتر با شعر زندگی کنند. این فیلم دومین نامزدی اسکار ویلیامز را به همراه داشت و اتان هاوک گفت که کار روی این فیلم به او انگیزه داد تا به بازیگری ادامه دهد.

  • پارک ژوراسیک (1993)

باور این که کارگردان فهرست شیندلر نیز این فیلم ماجرایی دینو را ساخته است کمی سخت است، اما چیزی که از آن تاثیرگذارتر است این است که این دو فیلم با فاصله‌ی چند ماه از هم اکران شدند. این نمی تواند متفاوت تر از این باشد، اما اگر به دنبال فیلمی در مورد این موجودات ماقبل تاریخ هستید، به فیلم کلاسیک بچسبید. توجه بسیار محبت آمیزی به ظاهر دایناسورها شده است – تعداد زیادی CGI وجود ندارد، با اتکای بیشتر به جلوه های عملی – اما مهمتر از آن، شخصیت های انسانی به همان اندازه جالب هستند. ساموئل ال جکسون، در بهترین فیلم کوتاه تمام دوران.

  • “مرا با نامت صدا کن” (2017)

“Call Me by Your Name” یک فیلم درام و عاشقانه به کارگردانی لوکا گوادانیگو است که بر اساس رمانی به همین نام اثر آندره آسیمان می‌باشد. این فیلم در سال ۲۰۱۷ به جشنواره فیلم ساندنس در فرانسه معرفی شد و با استقبال بسیار خوبی از سوی منتقدان و مخاطبان مواجه شد.

داستان فیلم در سال ۱۹۸۳ در شمال ایتالیا اتفاق می‌افتد و درباره‌ی رابطه‌ی عاشقانه‌ای بین یک پسر نوجوان به نام الیو (با بازی تیموتی شالامی) و یک محقق مهمان آمریکایی به نام الی (با بازی آرمی همر) می‌باشد. زمانی که الیو و پدرش، استاد بازدید کننده‌ای به نام الی را به خانه‌ی خود می‌پذیرند، روابط بین الیو و الی به طور آرام شروع می‌شود و به زمانی که احساسات عمیق‌تری شکل می‌گیرند، پیش می‌رود.

فیلم “Call Me by Your Name” با القاب و جوایز بسیاری همچون جایزه اسکار، جایزه بریتانیا، جایزه گلدن گلوب و جوایز باشگاه منتقدان فیلم لس آنجلس مورد توجه قرار گرفت. عمل بازی فوق‌العاده بازیگران و کیفیت فنی بالای فیلم، آن را به یکی از آثار برجسته‌ی سینمایی دهه‌ی ۲۰۱۰ تبدیل کرده است.

فیلم “Call Me by Your Name” نه تنها داستان یک عشق جوانانه را به تصویر می‌کشد، بلکه از زیبایی‌های فصل تابستان در ایتالیا به طرز فوق‌العاده‌ای بهره می‌برد و با موسیقی زیبا و تصاویری شگفت‌انگیز، تماشاگر را در جلوه‌های زیبایی طبیعت و عمق احساسات عاشقانه‌ی شخصیت‌هایش می‌غریزد.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا